سنجاقک

پروازی سبک و بی دغدغه

سنجاقک

پروازی سبک و بی دغدغه


ساقی به دست باش که این مست می‌پرست
چون خم ز پا نشست و هنوزش خمار توست

سیری مباد سوخته تشنه کام را
تا جرعه‌نوش چشمه شیرین گوار توست

بیچاره دل که غارت عشقش به باد داد
ای دیده خون ببار که این فتنه کار توست

هوشنگ ابتهاج(سایه)

بعضی وقتها درک کردن آن چه که در ذهن و رفتار ما ایرانی‌ها اتفاق می‌افتد برای خودمان هم دشوار است: مدتی قبل وقتی مشخص شد دولتهای اندونزی و استرالیا با پناهندگان غیر مجاز ایرانی برخوردی ناشایست دارند بلافاصله دیگ غیرت رسانه‌ها و مردم به جوش آمد اما عجب اینکه همین دیگ غیرت هیچ عکس‌العملی نسبت به برخوردهای مشابه از سوی دولت و بویژه جامعه ایرانی نسبت به پناهندگان افغان نشان نداده‌است!‌

داستان جدایی افغانستان از ایران را همه می‌دانیم. بارها در کتابهای درسی خوانده‌ایم و به دولت فخیمه انگلستان نفرین فرستاده‌ایم که هرات را در زمان ناصرالدین شاه از ایران جدا کرد. اما سوال این است که اگر هرات جزو ایران باقی می‌ماند می‌خواستیم با مردمش همین برخوردی را بکنیم که امروز می‌کنیم؟ و یا صرفاً به خاطر همین خط تحمیلی که آن را انگلیسی می‌دانیم خود را نسبت به اهالی آن سوی مرز اینقدر بالاتر و برتر حس می‌کنیم؟

به دنبال لطف مکرر حتما حق مسلم سر و کلش پیدا میشه
امام خمینی درست گفت که راه اصلاح یک مملکت اصلاح فرهنگ اون مملکته
وقتی با زحمت زیاد کاری رو پیش ببری و بعدش تقدیمش کنی به دیگری
بعدش وظیفتو خوب انجام نداده باشی!
بعدش از اینکه آدم کم کاری هستی باید خجالت بکشی
بعدش باید از کسانی که بهشون لطف کردی عذرخواهی کنی
بعدش باید پشت دستتو داغ کنی
همین
لان شکرتم لازیدنکم
این خیلی معنا داره
خیلی مفهوم داره